انقلاب اسلامی یک انقلاب صدرایی یا یک انقلاب حکمت حضوری



در این وبلاگ تلاش می شود نقطه نظرات و اعتقادات مذهبی دکتر حسن عباسی از دیدگاه مکتب شیعه ی اثناعشری مورد نقد و بررسی قرار گیرد.

انقلاب اسلامی یک انقلاب صدرایی یا یک انقلاب حکمت حضوری

با توجه به اینکه امام خمینی (ره) دارای یک شخصیت چند بعدی می­باشند و به اقرار بزرگان دین، ایشان در زمان خود متبحرترین فقیه و از سرآمدان روزگار خود در زمینه­ی فلسفه و عرفان بوده­اند لذا عده­ای اصرار دارند انقلاب اسلامی را بر آمده از حکمت متعالیه ملاصدرا بدانند. مهمترین دلیل ایشان این است که امام خمینی (ره) که رهبری انقلاب را بر عهده داشته، مدرس حکمت متعالیه و باورمند به این فلسفه بوده است. اینان برای اثبات مدعای خود به یکی دو مساله از حکمت متعالیه که ظاهرا پیوندی با انقلابی گری دارد استناد کرده و سند هویت انقلاب را به نام فلسفه و عرفان ملاصدرا صادر می کنند. اما آیا واقعا چنین است و فی المثل اگر ملاصدرا فلسفه خود را در چارچوب کتاب اسفار و دیگر آثار فلسفی­اش ارائه نداده بود، دیگر امکانی برای ظهور و بروز انقلاب اسلامی در تقابل با رژیم ضد دین، فاسد و وابسته به کفر و استکبار جهانی پهلوی نبود؟

جناب آقای دکتر عباسی پس از آنکه به نظرات فلاسفه می­تازند و به ضرس قاطع فلسفه (حکمت متعالیه) و عرفان را رد کرده و حتی آیت­الله جوادی آملی (که امروز پرچمدار فلسفه می­باشند) را به بی کفایتی محکوم کرده و ایشان را دعوت به مناظره می­کنند و می­گویند: "آقای جوادی آملی صبح تا شب در حال ارائه تفسیر موضوعی با فرمت و فرمول اندیشه صدرایی می­باشد، یک نفر بفرماید این حجم چند صد هزار دقیقه‌ای برنامه‌های تلویزیونی آقای جوادی آملی چه اثری در جامعه داشته است؟" و مدعی هستند چون فلسفه زاده­ی فکر بشر می­باشد توانایی حل مسائل را ندارد و مثال می­آورند که "همان‌هایی که ادعا می‌کنند انقلاب ما انقلاب صدرایی (فلسفی) بوده توانایی ارائه­ی یک نظریه­ی مستقل در زمینه­ی طرح تحول اقتصادی را ندارند" و یا می­گویند: "شما بدایه و نهایه رو که اثر مرحوم علامه طباطبایی است را ببینید، اگر شما سرتاسر آن را بخوانید به ایمانتان اضافه نمی‌شود؟" [1]، برای اینکه امام خمینی (ره) را از این مسئله (صدرایی بودن تفکر انقلابی ایشان) بریء نمایند مدعی هستند که امام فیلسوف صدرایی نبوده است بلکه از فلسفه­ی صدرایی عبور کرده و به حکمت حضور رسیده­اند [2]. و مدعی هستند انقلاب اسلامی یک انقلاب صدرایی نیست بلکه یک انقلاب حکمت حضوری است [1].

به نظر می­رسد رد فلسفه از طرف جناب دکتر عباسی فقط از این حیث است که فلاسفه نتوانسته­اند مدل مناسبی برای زندگی اجتماعی ارائه دهند [1]. لذا ایشان برای تبرّی دادن امام و حرکت انقلابی ایشان (به زعم خودشان) پس از جستجوی فراوان در آثار امام به جمله­ی معروف امام که "عالم محضر خداست در محضر خدا گناه نکنید" رسیده­اند و این جمله­ی امام را مبنای تفکر و انقلاب ایشان فرض کرده­اند و مدعی شده­اند که امام مبدع یک نظریه­ی جدید تحت عنوان حکمت حضور می­باشند [2].

با بررسی بیشتر به این نتیجه می­رسیم که اولاً خود امام چنین ادعایی که من فیلسوف صدرایی نیستم بلکه از فلسفه­ی صدرایی عبور کرده و به حکمت حضور رسیده­ام را نداشته­اند و ثانیاً ایشان یک نظریه­ی مستقل تحت عنوان حکمت حضور (با در نظر داشتن تمام الزاماتی که یک نظریه باید داشته باشد) را ارائه نداده­اند، ادعاهایی که دکتر عباسی مدعی آن هستند [2].

در این نظریه (از طرف آقای دکتر عباسی) تنها حرفی که ارائه شده این است که "در محضر خدا تقوا پیشه کنید [2]" این حرف کاملاً صحیح و مقبول است ولی آیا با گناه نکردن و تقوا پیشه کردن می­توان یک انقلاب به آن عظمت راه انداخت؟

لذا به نظر می­رسد این ادعای جناب دکتر عباسی ناشی از عدم آشنایی ایشان با مقولاتی نظیر فلسفه، عرفان، فقه و خط مشیء و طرز تفکر مرحوم امام خمینی (ره) می­باشد و با اینکه تا حدودی متوجه اشتباه بودن فلسفه شده­اند ولی از داشتن درکی عمیق و علمی نسبت به دین محروم هستند و به جای اینکه سعی در شناخت صحیح دین داشته باشند تلاش می­کنند با فکر محدود بشری خود مسائل را رفق و فتق نموده و تلاش می­کنند (به زعم خود) وجهه­ی امام را از لوث طرز تفکر فیلسوفانه تطهیر نمایند، در صورتیکه همانگونه که ذکر شد تفکر انقلابی امام خمینی (ره) نه نشأت گرفته از بافته­های ذهن ملاصدرا و ابن عربی، که ناشی از فقه شیعی ایشان است که به قول فوکویاما دارای دو بال قرمز و سبز است!

 

مراجع

  1. سخنرانی دکتر عباسی پیرامون فلسفه درسال ۸۹
  2. حضور در اندیشه­ی امام، مطهره مطیعی، 1394 و جلسات 238، 244 و 245 سخنرانی دکتر عباسی با موضوع حضور

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:



:: موضوعات مرتبط: نفد، ،
:: برچسب‌ها: نقد , دکتر حسن عباسی , انقلاب اسلامی , امام خمینی,
ن : مدیر
ت : شنبه 7 شهريور 1394



به نظر می­ رسد جناب آقای دکتر عباسی متوجه مشکلات عدیده­ ی موجود در جامعه (از ساختار بانک و دانشگاه گرفته تا مدرسه و خانواده و ...) شده ­اند اما با توجه به بحث­های موجود به نظر می­رسد کُمیت جناب آقای دکتر عباسی در زمینه­ ی باورهای دینی شدیداً لنگ می­ زند و با توجه به اینکه اساس فکری هر نظریه ­پرداز باورهای دینی او می­ باشد لذا به راه حل­ های ایشان در مورد مسائل مطروحه (در صورت وجود) نیز باید با دیده ­ی شک نگریست و لازم است نظریه­ های ایشان در سایر حوزه­ ها نیز در مطالعه­ ای جداگانه با استفاده از ثقلین مورد بررسی قرار گیرند.